RUNNING WITH SCISSORS
داستان پسری است که توسط مادرش رها میشود و چگونه او بعدها مادرش را رها میکند. در سالی که او ۱۴ ساله میشود، والدین آگوستن بوروز (۱۹۶۵- ) از هم جدا میشوند و مادرش که خود را شاعر برجستهای در آستانه شهرت میداند، او را به خانه عجیب و غریب روانپزشکش، دکتر فینچ، میسپارد. در آن سال، آگوستن از مدرسه فرار میکند، یک دفترچه یادداشت مینویسد و به تمرین آرایشگری میپردازد. بیماری روانی مادرش بدتر میشود، او یک معشوق مسنتر پیدا میکند، با دختر کوچکتر دکتر فینچ دوست میشود و گاهی از یک حامی غیرمنتظره هدیههایی دریافت میکند. آیا او میتواند زنده بماند و به بلوغ برسد؟