در دوران کودکی، پرنس درک و پرنسس اودت مجبور هستند تابستان‌هایشان را با هم بگذرانند، زیرا والدین بیوه‌شان امیدوارند که این دو در نهایت عاشق هم شوند و ازدواج کنند تا دو پادشاهی آنها متحد شود. در دوران کودکی و نوجوانی، درک و اودت از هم نفرت دارند، اما به عنوان بزرگسالان جوان، شروع می‌کنند به دیدن یکدیگر از زاویه‌ای متفاوت و عاشق هم می‌شوند. اما یک شب، اوضاع به بدی پیش می‌رود وقتی که درک به طور تصادفی اودت را می‌رنجاند، و او سپس از ازدواج با او امتناع می‌کند مگر اینکه او بتواند ثابت کند که او را به خاطر شخصیتش دوست دارد نه فقط زیبایی‌اش. سپس اودت و پدرش توسط لرد روتبارت، جادوگری انتقام‌جو که از پادشاهی ویلیام بیرون رانده شده بود، مورد حمله قرار می‌گیرند. روتبارت به شکل یک حیوان وحشی، ویلیام را به شدت زخمی می‌کند و اودت را می‌دزدد و زیر یک طلسم می‌برد. حالا این درک است که باید اودت را با نشان دادن عشق بی‌پایانش نجات دهد. اما آیا او به موقع خواهد رسید؟