قهرمان ده اینچی - پایپر برای ادامه تحصیل در مؤسسه هنر به سانتا کروز، کالیفرنیا می‌رود. وقتی ۱۵ ساله بود، دختری به دنیا آورد، اما به دلیل اینکه خیلی جوان بود تا او را بزرگ کند، مجبور شد او را برای فرزندخواندگی بگذارد. سال‌ها بعد، مقاله‌ای درباره دختری می‌بیند که فکر می‌کند دختر او است و در سانتا کروز زندگی می‌کند، پس برای کار در یک فروشگاه ساندویچ اقدام می‌کند. وقتی در آنجا مشغول به کار می‌شود، با کارکنان آشنا می‌شود. تیش دختری جذاب است که سعی می‌کند هر مردی که وارد فروشگاه می‌شود را فریب دهد و با کسانی که جواب می‌دهند به خانه می‌رود. جن، یک دختر کامپیوتری است که در فضای آنلاین با مردی به نام "فازی۲۲" رابطه دارد. او به اندازه تیش زیبا نیست و درگیر مشکلات اعتماد به نفس است. و مردی به نام پریستلی با مویی آشفته وجود دارد که متفاوت از دیگران است و به دلیل اینکه نمی‌خواهد "یک کپی دیگر باشد"، لباس‌هایی متفاوت می‌پوشد. رئیس پایپر یک مرد مهربان به نام ترکر است که عاشق زنی است که فروشگاهی درست مقابل فروشگاه ساندویچ دارد. در این داستان، مخاطب با مشکلات شخصی کارکنان فروشگاه آشنا می‌شود و شاهد است که چگونه یکدیگر را در این مسیر حمایت می‌کنند.