در سال 1962، یک زوج آمریکایی جذاب، چستر مکفارلند (مورتنسن) و همسر جوان و فریبنده‌اش کولت (دانست)، با کشتی از طریق کانال کورینت به آتن می‌رسند. در حالی که در حال بازدید از آکروپولیس هستند، با ریدال (آیزاک)، یک آمریکایی جوان که به زبان یونانی صحبت می‌کند و به عنوان راهنمای تور مشغول است و از گردشگران کلاه‌برداری می‌کند، روبرو می‌شوند. ریدال جذب زیبایی کولت و تحت تأثیر ثروت و پیچیدگی چستر قرار می‌گیرد و با کمال میل دعوت آنها برای شام را می‌پذیرد. اما همه چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست و ظاهر دوست‌داشتنی چستر رازهای تاریکتری را پنهان می‌کند. وقتی ریدال به هتل اختصاصی این زوج می‌رود، چستر از او می‌خواهد تا به جابجایی جسد مردی که به ظاهر بیهوش شده و او ادعا می‌کند که به او حمله کرده، کمک کند. در آن لحظه، ریدال موافقت می‌کند اما با پیچیده‌تر شدن اوضاع، خود را در وضعیتی گرفتار می‌بیند که قادر به رهایی از آن نیست. شیفتگی روزافزون او به کولت آسیب‌پذیر و پاسخگو باعث ایجاد حسادت و پارانویای چستر می‌شود که منجر به نبردی تنش‌زا و خطرناک بین دو مرد می‌گردد.