لندن، تابستان ۱۹۲۳. کلاریسا (وانسا ردگریو)، همسر ریچارد دالووی (جان استندینگ)، عضو پارلمان، در یک صبح زیبا از خانه بیرون می‌رود؛ او در حال خرید گل برای مهمانی شبانه‌اش است. همزمان سپتیموس وارن اسمیت (روپرت گریوز)، جوانی که از میدان‌های جنگ اروپا جان سالم به در برده، از نوعی شاک نظامی تأخیری که به کابوس تبدیل شده رنج می‌برد. دختر تقریبا بزرگ شده کلاریسا دور از دسترس و مشغول به خود است. در طول یک روز، پیتر (مایکل کیچن)، خواستگار پرشور قدیمی کلاریسا، از هند باز می‌گردد و به مهمانی او دعوت می‌شود، سپتیموس خودکشی می‌کند و کلاریسا یک روز از دوران جوانی‌اش را مرور می‌کند (و دلایل انتخاب زندگی‌اش با ریچارد دالووی قابل اعتماد).