ماه‌ها پس از اینکه آلیس قاتل روانی/مادر، پاملا وورهیز را در کمپ کریستال لیک سر برید، بازمانده آلیس هنوز به خاطر قتل‌ها دچار ترومای روانی است. اما یک مشکل وجود دارد: پسر خانم وورهیز، جیسون، هرگز غرق نشد و نمرد، بنابراین او شاهد سر بریدن مادرش توسط آلیس بوده است. جیسون به زودی آلیس را پیدا کرده و او را می‌کشد. پنج سال بعد، برنامه‌ای برای آموزش مشاوران اردو در لاج پاکاناک آغاز می‌شود که درست در نزدیکی کمپ کریستال لیک قرار دارد. وقتی نوجوانان در این برنامه شروع به جستجو در کمپ کریستال لیک می‌کنند، یکی یکی به طرز خشونت‌آمیزی کشته می‌شوند.