هرچه نتیجهدار باشد -
بوریس یلنیکوف، ساکن نیویورک، در تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن ایدئولوژیهای خود در مورد مذهب، روابط، و تصادفی بودن (و بیارزش بودن) وجود، به هر کسی که گوش میدهد، از جمله مخاطبان، ناله میکند. اما زمانی که او با اکراه به ملودی سنت آن سلستین فراری ساده لوح می سی سی پی اجازه می دهد در آپارتمانش زندگی کند، خشم منزوی او جای خود را به دوستی بعید می دهد و بوریس شروع به شکل دادن به دیدگاه های دنیوی دختر جوان تأثیرپذیر می کند تا با او مطابقت داشته باشد. وقتی صحبت از عشق به میان میآید، شعار او «هر چه که کار میکند» است، اما زندگی گیجآمیز او زمانی که والدین ملودی در نهایت او را دنبال میکنند، پیچیدهتر میشود.