شرک -
وقتی یک اُگر سبز به نام شرک متوجه میشود که باتلاقش توسط لرد فارکواد با انواع موجودات افسانهای پر شده است، شرک همراه با یک الاغ بسیار پر سروصدا به سفر میرود تا فارکواد را قانع کند که باتلاقش را به او بازگرداند. اما در عوض، یک معامله انجام میشود. فارکواد که میخواهد پادشاه شود، شرک را به مأموریت میفرستد تا پرنسس فیونا را نجات دهد، که منتظر عشق واقعیاش در یک برج است که توسط یک اژدهای آتشی محافظت میشود. اما زمانی که آنها با فیونا به خانه برمیگردند، مشخص میشود که نه تنها شرک، یک اُگر زشت، شروع به عاشق شدن از پرنسس زیبا میکند، بلکه فیونا نیز یک راز بزرگ را پنهان کرده است.