یک جوان ایرلندی پس از ایجاد مشکل با پدر دختر صاحبخانهاش، همراه با او ایرلند را ترک میکند و رویای مالکیت زمین در زمینداد بزرگ اوکلاهاما در حدود سال ۱۸۹۳ را در سر میپروراند. وقتی به زمین جدید میرسند، شغلهایی پیدا میکنند و شروع به پسانداز پول میکنند. مرد تبدیل به یک بوکسور محلی میشود و در اوج افتخار مبارزه میکند تا اینکه شکست میخورد، سپس کارفرمایانشان تمام پولهای آنها را میدزدند و آنها باید در طول زمستان با گرسنگی مبارزه کنند و تلاش کنند رویای مالکیت زمین را زنده نگه دارند. در همین حال، والدین زن متوجه میشوند که او کجا رفته و به ایالات متحده میآیند تا او را پیدا کرده و به خانه برگردانند.