تابستان ۱۹۸۴: ۳۲ سال پس از اینکه دوین جکسون کاپیتان تیم فوتبال دبیرستان بود و جِیسی فارو ملکه مراسم بازگشت به خانه، شهر کوچک آنارین در تگزاس برای جشن صدمین سالگرد خود آماده می‌شود. قیمت نفت کاهش یافته، بانک‌ها در حال ورشکستگی هستند و دوین ۱۲ میلیون دلار بدهی دارد. همسرش کارلا بیش از حد مشروب می‌نوشد، فرزندانش مشکل‌ساز هستند و خودش با همسران دوستانش رابطه دارد. جِیسی پس از یک حرفه بازیگری نیمه موفق، زندگی در ایتالیا و از دست دادن پسرش، به شهر بازگشته است. مردم فکر می‌کنند دوین و جِیسی دوباره رابطه عاشقانه دوران دبیرستان خود را از سر خواهند گرفت. در همین حال، سانی از نظر ذهنی خسته است و این باعث نگرانی درباره امنیت او شده. آیا این دوستان می‌توانند در میانسالی به تعادل برسند؟