THE MAJESTIC
پیتر اپلتون یک نویسنده جوان و بلندپرواز است که در دوران طلایی هالیوود، به ویژه در سال 1951، برای استودیوی HHS کار میکند. فیلم "خاکستر به خاکستر" قرار است منتشر شود و او با ستاره جذاب سینما، ساندرا سینکلر، در حال ملاقات است. درست زمانی که همه چیز به نظر میرسد که به نفع او پیش میرود، متوجه میشوند که او (بدون آگاهی) در دوران دانشگاه به یک جلسه کمونیستی رفته است که توسط دوستدخترش در آن زمان به آنجا کشیده شده بود، و به این ترتیب شک و تردید زیادی بر او سایه میافکند و او باید در برابر کنگره قرار گیرد. از ترس آنچه ممکن است رخ دهد، استودیو HHS قرارداد اپلتون را لغو میکند و تاریخ انتشار فیلم را لغو میکند. پیتر فوراً شروع به غرق شدن در خودخواهی میکند و تقریباً تمام شب را در یک بار میگذراند، سپس مست از خیابانهای کالیفرنیا رانندگی میکند تا به یک رودخانه طوفانی بیافتد و بیهوش شود. او در سواحل یک شهر کوچک به نام لاوسون به هوش میآید. اگرچه مردم آنجا خوشمشرب و دوستداشتنی هستند، اما شهر به دلیل از دست دادن 62 پسر خود در جنگ جهانی دوم افسرده و بیروح است. یکی از آنها، لوک تریمبل، مفقود شده بود؛ و به طرز معجزهآسا، پیتر شباهت زیادی به عکسهای سیاه و سفید دارد که حتی پدر لوک، هری، را فریب میدهد. اما به دلیل ضربه به سر و الکل، پیتر دچار فراموشی شده و تصمیم میگیرد که باید همان کسی باشد که آنها فکر میکنند. به هر حال، این زندگی بدی نیست: معشوقه زیبای لوک، وکیل آدل استنتون، تمام وقت روی او است، شهر به یکباره با هیجان زنده شده است و او و "پدرش" سینماخانهای که هری قبلاً اداره میکرد، به نام ماجستیک، را بازسازی میکنند. متاسفانه، حافظه پیتر در نهایت به یادش میآید و ماموران دولت او را ردیابی میکنند.