داستان غم‌انگیز یکی از نبردهای مهم جنگ کره. در حالی که مذاکره‌کنندگان در پانمونجوم در حال تلاش برای پایان دادن به جنگ با مذاکره هستند، ستوان جو کلمونس دستور حمله و بازپس‌گیری تپه پورک را دریافت می‌کند. این نبرد برای سربازانی که می‌دانند مذاکرات در جریان است و هیچ‌کس نمی‌خواهد بمیرد وقتی فکر می‌کنند همه چیز به زودی تمام می‌شود، بسیار سخت است. این تپه ارزش نظامی استراتژیک خاصی ندارد، اما همه این‌ها برای نشان دادن قاطعیت در مذاکرات است. با این تصور که نبرد پیروز شده است، ستاد گردان دستور می‌دهد برخی از مردان عقب‌نشینی کنند در حالی که واقعاً به نیروهای کمکی و تدارکات نیاز دارند. در حالی که چینی‌ها برای حمله متقابل آماده می‌شوند و از طریق بلندگوها تبلیغات پخش می‌کنند، مردان برای آخرین نبرد خود آماده می‌شوند.