روم باستان، سال ۳۷ میلادی. با پایان سلطنت امپراتور ضعیف، مبتلا به سیفلیس و نیمه‌دیوانه تیبریوس، شاهزاده گایوس آگوستوس جرمانیکوس، معروف به کالیگولا، به قصر گناه‌آلود و دیوانه‌وار او در جزیره کاپری فراخوانده می‌شود. پس از قتل تیبریوس که در بستر بیماری به سر می‌برد، کالیگولا به‌عنوان امپراتور جدید اعلام می‌شود و در ادامه خواهر و معشوقه‌اش، جولیا دروسیلا را به‌عنوان همتای خود معرفی می‌کند، که این امر موجب انزجار سنای روم می‌شود. اکنون، در آغاز یک سلطنت چهار ساله پر از فساد و وحشت، وفاداری‌ها به خیانت تبدیل می‌شوند، باکرگی‌ها از بین می‌روند، شکنجه و اعدام رقیبان را از میان می‌برد، و کالیگولا که به‌شدت دچار توهم قدرت است، خود را خدا اعلام می‌کند. آیا امپراتوری روم قادر خواهد بود دیوانگی بی‌حد و حصر این دیکتاتور دیوانه را تحمل کند؟