سریال ها

داستان تهیه‌کننده و کارگردان فیلم اروتیک، ارسان کونری، در دهه‌های 70 و 80 را به تصویر کشیده است و...

داستان درباره بیوه‌ای به نام کُورا سیبورن است که به اسکس نقل‌مکان می‌کند تا گزارش‌هایی درباره یک مار افسانه‌ای را بررسی کند. او رابطه‌ای از علم و شکاکیت با کشیش برقرار می‌کند، اما زمانی که فاجعه‌ای رخ می‌دهد، اهالی محلی او را متهم می‌کنند که باعث جذب آن موجود افسانه‌ای شده است.

بلگین و برنا دو زن 40 ساله هستند که با قوانین تحمیل‌شده توسط جامعه و مردان مخالفت می‌کنند. این دو زن که زندگی‌هایی متفاوت از محیط‌های مختلف دارند اما با مشکلات مشابهی دست و پنجه نرم می‌کنند، در جستجوی آزادی و هویت هستند.

کندی مونتگومری یک خانه‌دار و مادر در دهه 1980 است که همه‌چیز را درست انجام می‌داد. وقتی فشار تطابق با انتظارات جامعه در درون او جمع می‌شود، اعمالش فریاد می‌زند برای اندکی آزادی – تا زمانی که کسی به او دستور می‌دهد که ساکت شود – با نتایج مرگبار.

داستان مایکل پترسون، رمان‌نویس جنایی را روایت می‌کند که متهم به قتل همسرش کاتلین پس از پیدا شدن جسد او در پایین پله‌های خانه‌شان، و درگیری قضایی 16 ساله‌ای است که پس از آن انجام شد.

نسلیهان زندگی ای داره که از بیرون عالی به نظر میاد و همه حسرتش رو میخورن. نسلیهان هم این توهم رو باور کرده، و در حالی که فکر میکنه زندگی بی‌عیب و نقصی رو میگذرونه، متوجه می‌شه مورد اعتمادترین فرد زندگیش‌، شوهرش، خیلی وقته داره بهش خیانت می‌کنه. اونم با دختری که اون رو جای خواهرش میدونه. سنگ روی سنگ بند نمی‌شه و نسلیهان مجبور می‌شه درست و غلط، و خوب و بد رو دوباره زیر سوال ببره و معنایی دوباره بهشون بده. تا بتونه دوباره سر پا بایسته و به خاطر خودش، به خاطر خانواده‌اش، و به خاطر بچه‌هاش بجنگه…

ایمان یک کارآگاه مذهبی در حالی که یک قتل وحشیانه را بررسی می‌کند، مورد آزمایش قرار می‌گیرد. قتلی که به نظر می‌رسد با سقوط یک خانواده معتبر از ایالت یوتا به بنیادگرایی LDS و بی‌اعتمادی آنها به دولت ارتباط داشته باشد.

آلبرت اس. رودی، تهیه کننده برنده اسکار، تجربه هایی که قبلا فاش نشده بود از ساخت پدرخوانده (1972).

یک مامور اطلاعاتی آرژانتینی به داخل جامعه یهودی نفوذ می‌کند تا اطلاعاتی جمع‌آوری کند که به‌طور مشکوک برای انجام دو حمله تروریستی مرگبار در تاریخ آمریکای لاتین استفاده می‌شود، حملاتی که بیش از ۱۰۰ نفر را به کشتن می‌دهند. این داستان پیچیده و تاریک، در دل خود مسائلی از جاسوسی، خیانت و توطئه‌های دولتی را دارد که در آن اعتماد و وفاداری با استفاده از ابزارهای اطلاعاتی و سیاسی نابود می‌شود. در حالی که مامور درگیر این پروژه پرخطر است، او باید بین وظیفه‌ای که به او محول شده و وجدان شخصی‌اش انتخاب کند، در حالی که در دنیای دروغ‌ها و فریب‌ها تلاش می‌کند حقیقت را کشف کند و از عواقب آن جان سالم به در ببرد.

ادا و یارن دو دختر جوان هستند که در یک یتیم‌خانه در بورسا بزرگ شده‌اند و تلاش می‌کنند با پذیرش یکدیگر به‌عنوان خواهر، تنهایی خود را تسکین دهند. یارن می‌خواهد با شرکت در آزمون دانشگاه و دریافت بورسیه برای دانشکده پزشکی، پزشک شود.