این داستان درباره جان چیکی دونوهیو است که در سال 1967 نیویورک را ترک می‌کند تا دوستان ارتشی خود را در ویتنام پیدا کند و چند آبجو با آن‌ها شریک شود. اما به جای تجربه یک دیدار دوستانه، او با وحشت‌های جنگ ویتنام مواجه می‌شود. ماجرا پر از لحظات تعلیق‌آمیز و احساسی است که نشان‌دهنده تلاش‌های جان برای پیدا کردن دوستانش و مقابله با واقعیت‌های تلخ جنگ است. این داستان با ترکیبی از درام، هیجان و واقع‌گرایی، تماشاگران را درگیر خود می‌کند و به تفکر در مورد تأثیرات جنگ بر انسان‌ها دعوت می‌کند.