جو گیدئون یک کارگردان برادوی، طراح رقص و فیلم‌ساز است. او در حال انتخاب گروه کر و طراحی صحنه برای آخرین نمایش برادوی خود است که همسر سابقش، آدری پاریس، در آن نقش اصلی را ایفا می‌کند. این نمایش تا حد زیادی پروژه‌ای برای ارضای غرور آدری محسوب می‌شود، چرا که او در نقشی ظاهر می‌شود که چندین سال از سن واقعی‌اش جوان‌تر است. در عین حال، جو در حال تدوین فیلمی است که درباره زندگی یک کمدین استندآپ به نام دیویس نیومن کارگردانی کرده است. زندگی حرفه‌ای و شخصی جو در هم تنیده شده است. او به داشتن روابط متعدد با زنان شناخته می‌شود و با بسیاری از رقصنده‌های نمایش‌هایش رابطه داشته است. ویکتوریا پورتر، که برای نمایش فعلی استخدام کرده، با وجود اینکه بهترین رقصنده نبود، جزو این دسته قرار می‌گیرد. کیت جاگر، دوست‌ دختر فعلی‌اش، در دسته روابط جدی‌تر او قرار دارد. این روابط متعدد، مشکلاتی در زندگی عاطفی جو ایجاد کرده‌اند، از جمله در دوران ازدواجش با آدری و اکنون با کیت، که خواهان یک رابطه پایدار با اوست، چرا که نمی‌خواهد دوباره به دنیای پیچیده‌ی دوستیابی بازگردد. جو سبک زندگی بی‌پروا و پرشتابی دارد؛ او زنجیروار سیگار می‌کشد، به شدت مشروب می‌نوشد، به موسیقی کلاسیک پرهیجان گوش می‌دهد و برای سرپا ماندن از قرص‌های محرک استفاده می‌کند. علاوه بر فشارهای سرمایه‌گذاران و ضرب‌الاجل‌های فیلم، که به سختی‌های خودساخته‌اش اضافه می‌شود، او از نظر جسمی و روحی در مرز فروپاشی قرار دارد. در حالی که کیت، آدری و دختر نوجوانش، میشل، تا حد امکان از او مراقبت می‌کنند، جو در عین حال با "آنژلیک" معاشقه می‌کند—و اگر به هشدارهای آن‌ها یا نشانه‌های بدن خود توجه نکند، ممکن است تسلیم او شود.