STRANGE DAYS
در سال 1999، لسآنجلس به یک منطقه جنگی نژادی تبدیل شده است، جایی که ارتش و افسران پلیس لسآنجلس (LSPD) و SWAT با مردم آفریقایی-آمریکایی درگیر هستند. لنی نرو، یک افسر سابق پلیس، معاملهگر ضبطهای غیرقانونی سیدی است که خاطرات و احساسات ضبطشده را به کاربر منتقل میکند. او این ضبطها را از تأمینکنندهای به نام تیک میخرد؛ او از معشوقه سابق خود، فیت، که یک زن فاحشه بوده و حالا خواننده شده است، دلتنگ است؛ بهترین دوست او کارآگاه خصوصی مکس پلتیر و راننده لیموزین لورنِت "مِیس" میسون است که به او علاقهمند است اما عشق یکطرفه دارد. دو روز پیش از آغاز قرن جدید، رپر سیاهپوست جریکو وان کشته میشود. فاحشهای به نام آیریس به سراغ لنی میآید اما اتفاقی رخ میدهد و آنها با هم صحبت نمیکنند. با این حال، او یک ضبط در ماشین لنی میاندازد، در حالی که او تلاش میکند به طور بینتیجهای با فیت در یک کلوپ شبانه دیدار کند. اما دوستپسر او، فیلو گانت، نمیگذارد آنها صحبت کنند. وقتی لنی متوجه میشود که آیریس به طرز سادیستی مورد تجاوز قرار گرفته و کشته شده است، وارد یک نقشه بیمارگونه میشود و اسرار پنهان کثیفی را کشف میکند.