نامرئی
نامرئی -
نیک پاول یک دانشآموز برجسته است که از طریق فروش تکالیف و نتایج آزمونها به همکلاسیهایش پول درمیآورد. او قصد دارد برای شرکت در یک دوره نویسندگی به لندن سفر کند و به بهترین دوستش، پیت ایگان، میگوید که بلیت هواپیما را خریده است، اما هنوز به مادرش نگفته است. انی نیوتن مشکلی با پیت دارد، چون او به او پول بدهکار است. با پیشآمدن رویدادها، به دلیل اشتباه در شناسایی، نیک از سوی انی و گروهش یک ضربه شدید میخورد و بدنش در یک فاضلاب انداخته میشود. روز بعد، نیک متوجه میشود که دیگر دیده نمیشود - او اکنون یک روح در حالت نیمهمرده است و تنها میتواند به وقایع آن روز نگاه کند و نظارهگر باشد.