اسکین‌واکر - طبق افسانه‌های ناواهو، پسری سیزده‌ساله باید با نفرین قدرتمند اسکین‌واکِرز یا همان گرگ‌نماها روبه‌رو شود. پسر نیمه‌انسان تیموتی توسط مادر انسانی‌اش، ریچل، بزرگ شده و از زمان تولد تحت حمایت بستگان اسکین‌واکِر خود قرار داشته است. مادربزرگش نانا، دایی‌اش یوناس، دخترخاله‌اش کاترین، دوست‌پسرش آدام و دوست آنها دوک، خون‌خوار بودن تیموتی را مخفی نگه داشته‌اند و نه تیموتی و نه ریچل از نفرین تراژیک او خبر ندارند. چند روز قبل از تولد سیزده سالگی تیموتی، یک دسته از اسکین‌واکِرهای شرور که خون را چشیده‌اند و تحت رهبری وارِکِ شرور قرار دارند، به دنبال پسر می‌افتند، در حالی که خانواده‌اش از او محافظت می‌کنند.