آلیس از یک خواب وحشتناک بیدار میشود و متوجه میشود بدترین ترسهایش به حقیقت پیوستهاند: مردگان تشنه به خون که او و تیم ویژهاش تلاش کردند تا نابود کنند، اکنون در شهری که اطراف تاسیسات مخفی شرکت آمبرلا قرار دارد، آزاد شدهاند. آلیس متوجه میشود که او یک آزمایش آمبرلا بوده است و به طور ژنتیکی تقویت شده، با قدرتها، حواس و چابکی جدیدی که به آنها نیاز دارد. در قلب شهر ویران شده راکون، گروهی کوچک از افراد سالم، از جمله جیل والنتاین، عضو اخیراً تنزل یافته تیم ویژه تاکتیکها و نجات راکون سیتی، و افسر امنیتی شرکت آمبرلا، کارلوس اولیورا، برای جان خود میجنگند تا در برابر هجوم مردگان و موجودات سریعتر و کشندهتر، یعنی لیکرها، ایستادگی کنند. در حال از دست دادن شانس و منابع، گروه توسط آلیس نجات مییابد و آنها برای بقا و فرار از شهر پیش از آنکه شرکت آمبرلا آزمایش خود را از روی کره زمین پاک کند، به مبارزهای هیجانانگیز دست میزنند. تنها امید آنها جایی در شهر راکون است: دکتر چارلز اشفورد، یکی از دانشمندان ارشد شرکت آمبرلا، به آلیس و دیگران کمک میکند تا از شهر به سلامت فرار کنند، اگر دخترش را پیدا کنند. آنجی اشفورد از پدرش جدا شده و اکنون در ترس پنهان شده است. آلیس، جیل و کارلوس باید راه خود را از میان ارتش مردگان باز کنند تا او را نجات دهند. در همین حال، یک سلاح سری با نام رمز نمسیس که با تغییرات بیشتری نسبت به آلیس آزمایش شده، برای تعقیب و نابودی آنها برنامهریزی شده است. آنها برای مبارزه با شریر بیرحمی که شهر را آلوده کرده و نیروهای قدرتمندی که آن را به بشر تحمیل کردهاند، به تمام قدرتها و مهارتهای خود نیاز دارند.