WILLOW
یک دختر بچه در یک رودخانه توسط رانون و میم، فرزندان ویلو آفگود، یک کشاورز کوتوله و جادوگر، کشف میشود و این دختر به سرپرستی خانواده ویلو درمیآید. اما وقتی موجودی ترسناک شبیه به سگ به روستای ویلو حمله میکند و در حال تعقیب دختر بچه است، ویلو از شورای روستا و جادوگر عالی، آلدوین بزرگ، مشاوره میگیرد. آلدوین به ویلو یک مأموریت میدهد و ویلو روستا را ترک کرده و مأموریت خود را آغاز میکند تا دختر بچه را به فردی مسئول بسپارد. اما ویلو به زودی متوجه میشود که این دختر بچه، الورا دانان است، دختری که قرار است باعث نابودی ملکه جادوگر شیطانی، بوموردایا شود. ویلو با متحدانش: شمشیرباز مادمارتگان، جادوگره فین رازئیل و برونیها، فرانژان و رول، تصمیم میگیرد از الورا در برابر بوموردایا محافظت کند، که قصد دارد الورا را بکشد و از تحقق سرنوشت او جلوگیری کند. ویلو و متحدانش تحت تعقیب دختر بوموردایا، سورشا، و فرمانده شیطانی ارتش ملکه، ژنرال کائل، قرار میگیرند که در جستجوی الورا هستند و قصد دارند او را به قلعه بوموردایا بازگردانده و ملکه جادوگر او را در یک مراسم بکشد و از تحقق پیشگویی سقوطش جلوگیری کند.