قتل مدیر دبیرستان
قتل مدیر دبیرستان -
مدرسه دبیرستان. چهار سال از مهمترین سالهای زندگیتان. اما همیشه پر از رقص و مهمانیهای کیگ و بوسیدن در مینیون والدینتان نیست. گاهی اوقات زشت، سخت و پیچیده است. به پیچیدگی یک توطئه برای سرنگونی رئیسجمهور. چیزی در مدرسه سنت دوناوان فاسد است و خبرنگار روزنامه سال دوم، بابی فانکه، به آن پی برده است مثل کشهای لاستیکی صورتی که روی بریسهای خواهر کوچکتان میزنید. وقتی فرانچسکا فاکینی، دختر سالبالا، از فانکه کمک میخواهد تا یک مجموعه SAT دزدیدهشده را پیدا کند، فانکه داستانی کثیفتر از سبیل خانم ناهار را کشف میکند. پس از اینکه او رئیس مدرسه را بهطور غیرمستقیم به جرم متهم میکند، فانکه یکی از محبوبترین بچههای مدرسه سنت دوناوان میشود. دیگر تنها بهعنوان دانشآموز سال اول که روزی به یک آلت برفی غولآسا بسته شده بود شناخته نمیشود، فانکه احترام همه، از مدیر مدرسه کرکپاتریک که یک قهرمان جنگ صحرا شده، تا بچهای که در کلاس اسپانیایی رویش گاز میزند، به دست میآورد. وقتی فرانچسکا فانکه را به جشن خانهآمدن میبرد، حتی بچههای متخلف که در تعلیق در مدرسه هستند هم مهربان میشوند و راهنمایی میکنند که چگونه در رقصهای آهسته کنترل خود را حفظ کند. اما دبیرستان همیشه آنطور که به نظر میرسد نیست. همانطور که محبوبیت فانکه افزایش مییابد، شک و تردیدهای او هم بیشتر میشود. آیا رئیسجمهور واقعاً SATها را دزدید؟ یا اینکه فانکه فقط یک مهره در یک توطئه پیچیده به اندازه خود دوران نوجوانی است؟ مصمم به یافتن حقیقت، فانکه عمیقتر کاوش میکند و زیر سطح فساد مدرسه سنت دوناوان را کشف میکند. اعضای شورای دانشآموزی، قماربازهای کالج، بچههای مدارس عمومی، همه به نظر میرسد که بخشی از داستان باشند. تنها با یک گواهینامه رانندگی و روحیه وودوارد و برنستین، فانکه باید پیش از آنکه این داستان او را خراب کند، راز را کشف کند.