در سیاره اترنیا، اسکلتر و ارتش تاریکش جادوگر قلعه گریسکال را سرنگون می‌کنند و امیدوارند که قدرت او را به دست آورند. هی‌من، دوست قدیمی‌اش دانکن "من-ات-آرمز" و دخترش تیلا توسط سربازان اسکلتر مورد حمله قرار می‌گیرند و آن‌ها را شکست می‌دهند. آن‌ها همچنین زندانی خود، مخترع و قفل‌ساز گویلدور را نجات می‌دهند. گویلدور توضیح می‌دهد که توسط ایول-لین فریب خورده و اختراعش، کلید کیهانی را برای باز کردن دروازه‌ها و تصرف قلعه گریسکال استفاده کرده است. هی‌من و دوستانش پروتوتایپ کلید کیهانی را می‌یابند و در تلاشند تا جادوگر قلعه را آزاد کنند، اما توسط اسکلتر و ارتشش شکست می‌خورند و گویلدور از کلید خود برای باز کردن یک دروازه استفاده می‌کند تا آن‌ها فرار کنند. آن‌ها به زمین می‌آیند، اما کلید را گم می‌کنند. در همین حین، جولی وینستون، که به خاطر از دست دادن والدینش در یک سانحه هوایی غمگین است، و دوست پسرش کوین کوریگان کلید را پیدا کرده و فعال می‌کنند، و باور دارند که این یک ساز موسیقی خارجی است. در اترنیا، ایول-لین کلید کیهانی را پیدا کرده و اسکلتر او را با گروهی از مزدوران و سربازان می‌فرستد تا هی‌من و دوستانش را شکست داده و کلید را بازگردانند. آیا آن‌ها موفق خواهند شد؟