MICHAEL CLAYTON
مایکل کلایتون، یک تعمیرکار در یک شرکت حقوقی گرانقیمت، پس از ترک یک بازی پوکر شبانه، تماسی میگیرد که باید به وستچستر برود و در حین قدم زدن ناگهانی در یک میدان، شاهد انفجار خودرویش میشود. داستان به چهار روز پیش بازمیگردد. او بدهی بزرگی به یک قرضدهنده دارد تا بدهیهای برادرش را بپردازد (عادات قمار مایکل او را تقریباً ورشکسته کرده است). شرکت حقوقی او در حال مذاکره برای یک ادغام پرخطر است و دفاع شش ساله شرکت از استفاده از آفتکش توسط یک کنسرسیوم در خطر است، زیرا یکی از بهترین وکلا شرکت داروهایش را قطع کرده و پرونده را در خطر قرار داده است. در حالی که مایکل تلاش میکند تا اوضاع را درست کند، کسی تصمیم میگیرد او را بکشد. کیست؟ در همین حال، پسرش خلاصهای از داستان یک رمان فانتزی تاریک را بیان میکند.